آخرین مطالب پيوندها
نويسندگان |
پرتو عشق
سلام.سعی دارم توی این وبلاگ مطالبی بزارم که خوشتون بیاد
این روزها یکـــرنگ که باشی چشمشان را می زنی..! حالی که پریشان است،احتیاج به آرامش دارد،نه سرزنش...
دلتنگی فقط یک اسم مستعار است گاهی دلت میخواد همه بغضهات از توی نگاهت خونده بشن... یـه وقـتـایی مـیـرسـه
من نیستم مانند تو، مثل خودم هم نیستم
تو زخمی صدها غمی، من زخمی غم نیستم
با یادگاری از تبر، از سمت جنگل آمدی
گفتم چه آمد بر سرت؟ گفتی که مَحرم نیستم
مجذوب پروازم ولی، دستم به جایی بند نیست
حالا قضاوت کن خودت، من بیگناهم! نیستم
با یک تلنگر میشود، از هم فروپاشی مرا
نگذار سر بر شانهام، آنقدر محکم نیستم
خواندی غزلهای مرا، گفتی که خیلی عاشقم
اما نمیدانم خودم، هم عاشقم هم نیستم
شنبه 30 دی 1391برچسب:, :: 19:45 :: نويسنده : هستی خسروی
از وقتی شوخی اختراع شد دیگه هیچ حرفی تو دل هیچکس نموند دلتنگ که باشی آدم دیگری میشوی …
کافیست کسی اسمم را صدا بزند شهامت میخواهد دوست داشتن کسی که شاید ..هیچ وقت..هیچ زمان سهم تو نخواهد شد... با یک فنجان چای هم میتوان مست شد.. اگر به سلامتی توباشد...
به بعضیا باید بگی: عزیزم،اون فیلمه که تو داری بازی میکنی، من خودم کارگردانشم... پنج شنبه 28 دی 1391برچسب:, :: 20:5 :: نويسنده : هستی خسروی
خدایا!
|
|||
![]() |