درباره وبلاگ

به وبلاگ حودتون خوش آمدید
آخرین مطالب
پيوندها

تبادل لینک هوشمند
برای تبادل لینک  ابتدا ما را با عنوان پرتو عشق و آدرس hasti75.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.





نويسندگان


ورود اعضا:

نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)

خبرنامه وب سایت:





آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 24
بازدید دیروز : 40
بازدید هفته : 64
بازدید ماه : 64
بازدید کل : 14906
تعداد مطالب : 112
تعداد نظرات : 22
تعداد آنلاین : 1



Alternative content


آیکون زیبا سازی, لوگو زیبا سازی تور - قالب وبلاگ - دنیاگردی

بهترين كدها در صبادانلود



پرتو عشق
سلام.سعی دارم توی این وبلاگ مطالبی بزارم که خوشتون بیاد
پنج شنبه 30 شهريور 1391برچسب:جملات عاشقانه-عاشقانه ها,عشق و عاشقی, :: 19:17 ::  نويسنده : هستی خسروی       

باز پاییز است...
اندکی از مهر پیداست ..
حتی در این دوران بی مهری ..
باز هم پاییز زیباست ..
مهرت قشنگ ..
پاییزت مبارک ...

تقدیم به همه دوستای خوبمممممممممم



چهار شنبه 29 شهريور 1391برچسب:جملات عاشقانه-عاشقانه ها,عشق و عاشقی, :: 21:28 ::  نويسنده : هستی خسروی       

دیوانه نیستم !

فقط ، فقط طوری “خاص” که دیگران نمیتوانند ، تو را “دوست” دارم



چهار شنبه 29 شهريور 1391برچسب:جملات عاشقانه-عاشقانه ها,عشق و عاشقی, :: 20:28 ::  نويسنده : هستی خسروی       

خاطراتت صف کشیده اند !

یکی پس از دیگری ...

حتی بعضی هاشان آنقدر عجولند که صف را بهم زده اند !!

و من ...

فرار می کنم

از فکر کردن به تو

مثل رد کردن آهنگی که ...

خیلی دوستش دارم خیلی !!!



سه شنبه 28 شهريور 1391برچسب:جملات عاشقانه-عاشقانه ها,عشق و عاشقی, :: 10:6 ::  نويسنده : هستی خسروی       

هنوز معتقدم خواب رفته پاهایمان وگرنه فاصله ای نیست بین من و تو ...



سه شنبه 28 شهريور 1391برچسب:جملات عاشقانه-عاشقانه ها,عشق و عاشقی, :: 10:1 ::  نويسنده : هستی خسروی       

برای معنی دلتنگی

احتیاجی به این همه کلمه نیست

دلتنگی یعنی:

تو نیستی......



سه شنبه 28 شهريور 1391برچسب:جملات عاشقانه-عاشقانه ها,عشق و عاشقی, :: 9:56 ::  نويسنده : هستی خسروی       

بی صدا دوست دارمت ... نه حرفـــــــــــی ، نه نشانی !!


وقتی صدایی نیست هیچ اعتراضی هم وارد نیست


و تــــــــــو محکوم به ادامه سکوتی !!!

در سکوت می جنگی ... در سکوت می سوزی ... در سکوت می سازی ... در سکوت بزرگ می شوی

و عاقبت در سکوت می فهمی :

بی صدا دوست داشتن تمرین بی ادعــــــــــــــا دوست داشتن است


تاابد دوست دارمت

تقدیم ب کسی که دوستش دارم



سه شنبه 28 شهريور 1391برچسب:جملات عاشقانه-عاشقانه ها,عشق و عاشقی, :: 9:54 ::  نويسنده : هستی خسروی       

از سر بلاتکلیفی
وجود این روزهای سخت را
به گردن بقیه میندازم
تقصیر از من و تو نیست

اگر
چیزی از رابطه ی پرشورمان نمانده
اگر
دور شده ایم و بی هم
تمام اینها
از حسادت این و آن و چشم زخمشان است

ولی
مگر احساس هم چشم میخورد؟
احساس نداشته ات را به گردن کدام بی گناهی بیندازم؟

چرا دیگر حتی ذره ای هم هوایم به سرت نمیزند؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟



یک شنبه 26 شهريور 1391برچسب:جملات عاشقانه-عاشقانه ها,عشق و عاشقی, :: 18:52 ::  نويسنده : هستی خسروی       

امروز خسته تر از دیروزم...
کاش میشد گوشه ای نوشت:خدایا...
امشب خیلی خسته م فردا صبح بیدارم نکن...



شنبه 25 شهريور 1391برچسب:جملات عاشقانه-عاشقانه ها,عشق و عاشقی, :: 19:30 ::  نويسنده : هستی خسروی       

جزئیات ِ چشمهایت ...

کلیات ِ زندگی ِ من است !

 



شنبه 25 شهريور 1391برچسب:جملات عاشقانه-عاشقانه ها,عشق و عاشقی, :: 19:29 ::  نويسنده : هستی خسروی       

امـروز با همهـ ی دنـیا قهرم امـا تـو صدایمـ کــטּ بـرمـے گـردمـ

. . .

سادگـے کودکانهـ امـ را مـیبینـے؟



شنبه 25 شهريور 1391برچسب:جملات عاشقانه-عاشقانه ها,عشق و عاشقی, :: 19:20 ::  نويسنده : هستی خسروی       


چـــه تـــــــــلخ اســـت با بــغض بــنـويـــسي!!!

بــــا خــــنده بـــخوانند...

 

پ.ن:دقیقا شرح حال منه.....



جمعه 24 شهريور 1391برچسب:جملات عاشقانه-عاشقانه ها,عشق و عاشقی, :: 17:46 ::  نويسنده : هستی خسروی       

ميگمــ خداحافظ کهـ تو چشمــ تـَر کنی و بگـــی ::
کجــآ؟ مگه دستــِ خودتهـ اين اومدن و رفتن !؟
کهـ سفت بغلمــ کنی و بــگی: هيچ رفتــنی تو کار نيستــ
همين جـآ *به دلتـــ اشاره کنی* جاتهـ تا هميشه
آخرِ سرش محکمــ بگی: شير فهم شد ؟؟
و مَن، دل ضعفهـ بگيرم از اين همه عاشقانهـ های ِ محکمت !!!



جمعه 24 شهريور 1391برچسب:جملات عاشقانه-عاشقانه ها,عشق و عاشقی, :: 14:37 ::  نويسنده : هستی خسروی       

خودت كه هيچي ...
تمام دنيا هم بگويند تو مال من نيستي ،
اين دل زبان نفهم ،
بهانت را مي گيرد ،...
امان از اين دل زبان نفهم ...!!



جمعه 24 شهريور 1391برچسب:جملات عاشقانه-عاشقانه ها,عشق و عاشقی, :: 14:26 ::  نويسنده : هستی خسروی       

هرجادلت شکست خودت شکسته هارو جمع کن تا هرکسی منت دست زخمیش رو به رخت نکشه.............!!!!!!



جمعه 24 شهريور 1391برچسب:جملات عاشقانه-عاشقانه ها,عشق و عاشقی, :: 14:20 ::  نويسنده : هستی خسروی       

 

گـــآهی هــَوس مـــــیکنم شمــــآره ات رآ بگـــیرَمُ

دوبـــــآره تپـــــیدنِ ایــ ن قــــلبِ لعنـــتی رآ احــــسآس کنم

خـــیلی وقــت دیگـــر هیــچ چــیز آن رآ نمی لرزآنَــــد!

جــُز شـوقِ دوبــــآره شــنیدنِ طنـــینِ ِ صــــدآیِ تـــو! .! .!



و من اینو می دونستم
وقتی سر کلاس درس نشسته بودم تمام حواسم متوجه دختری بود که کنار دستم نشسته بود و اون منو “داداشی” صدا می کرد .
به اون خیره شده بودم و آرزو می کردم که عشقش متعلق به من باشه . اما اون توجهی به این مساله نمیکرد .
آخر کلاس پیش من اومد و جزوه جلسه پیش رو خواست . من جزومو بهش دادم .بهم گفت:”متشکرم”.

میخوام بهش بگم ، میخوام که بدونه ، من نمی خوام فقط “داداشی” باشم . من عاشقشم . امامن خیلی خجالتی هستم ….. علتش رو نمیدونم .
تلفن زنگ زد .خودش بود . گریه می کرد. دوستش قلبش رو شکسته بود. از من خواست که برم پیشش. نمیخواست تنها باشه. من هم اینکار رو کردم. وقتی کنارش نشسته بودم. تمام فکرم متوجه اون چشمهای معصومش بود. آرزو میکردم که عشقش متعلق به من باشه. بعد از ۲ ساعت دیدن فیلم و خوردن ۳ بسته چیپس ، خواست بره که بخوابه ، به من نگاه کرد و گفت :”متشکرم ” .
روز قبل از جشن دانشگاه پیش من اومد. گفت :”قرارم بهم خورده ، اون نمیخواد با من بیاد” .
من با کسی قرار نداشتم. ترم گذشته ما به هم قول داده بودیم که اگه زمانی هیچکدوممون برای مراسمی پارتنر نداشتیم با هم دیگه باشیم ، درست مثل یه “خواهر و برادر” . ما هم با هم به جشن رفتیم. جشن به پایان رسید . من پشت سر اون ، کنار در خروجی ، ایستاده بودم ، تمام هوش و حواسم به اون لبخند زیبا و اون چشمان همچون کریستالش بود. آرزو می کردم که عشقش متعلق به من باشه ، اما اون مثل من فکر نمی کرد و من این رو میدونستم ، به من گفت :”متشکرم ، شب خیلی خوبی داشتیم ” .
یه روز گذشت ، سپس یک هفته ، یک سال … قبل از اینکه بتونم حرف دلم رو بزنم روز فارغ التحصیلی فرا رسید ، من به اون نگاه می کردم که درست مثل فرشته ها روی صحنه رفته بود تا مدرکش رو بگیره. میخواستم که عشقش متعلق به من باشه. اما اون به من توجهی نمی کرد ، و من اینو میدونستم ، قبل از اینکه خونه بره به سمت من اومد ، با همون لباس و کلاه فارغ التحصیلی ، با وقار خاص و آروم گفت تو بهترین داداشی دنیا هستی ، متشکرم.
میخوام بهش بگم ، میخوام که بدونه ، من نمی خوام فقط “داداشی” باشم . من عاشقشم . امامن خیلی خجالتی هستم ….. علتش رو نمیدونم .
نشستم روی صندلی ، صندلی ساقدوش ، اون دختره حالا داره ازدواج میکنه ، من دیدم که “بله” رو گفت و وارد زندگی جدیدی شد. با مرد دیگه ای ازدواج کرد. من میخواستم که عشقش متعلق به من باشه. اما اون اینطوری فکر نمی کرد و من اینو میدونستم ، اما قبل از اینکه بره رو به من کرد و گفت ” تو اومدی ؟ متشکرم
سالهای خیلی زیادی گذشت . به تابوتی نگاه میکنم که دختری که من رو داداشی خودش میدونست توی اون خوابیده ، فقط دوستان دوران تحصیلش دور تابوت هستند ، یه نفر داره دفتر خاطراتش رو میخونه،دختری که در دوران تحصیل اون رو نوشته. این چیزی هست که اون نوشته بود:
تمام توجهم به اون بود. آرزو میکردم که عشقش برای من باشه. اما اون توجهی به این موضوع نداشت و من اینو میدونستم. من میخواستم بهش بگم ، میخواستم که بدونه که نمی خوام فقط برای من یه داداشی باشه. من عاشقش هستم. اما …. من خجالتی ام … نمی‌دونم … همیشه آرزو داشتم که به من بگه دوستم داره. ….
ای کاش این کار رو کرده بودم ……………..”ا



پنج شنبه 23 شهريور 1391برچسب:جملات عاشقانه-عاشقانه ها,عشق و عاشقی, :: 11:45 ::  نويسنده : هستی خسروی       

تـــــو کجـــــــــــایی سهـــــــــــــراب ؟

چشم ها را بستند و چــــــــــه بـــــــا دل کردند

وای سهراب کجایی آخـــــــــــــــــر ؟؟؟..

زخم ها بر دل عاشق کردند

خــــــــون به چشمان شقایق کردند

آب را گـــــــل کردند

تـــــــو کجایی سهراب ؟؟؟؟

که همین نزدیکی عشق را دار زدند

، همه جا سایه ی دیوار زدند

ای سهراب کجایی که ببینی حالا دل خوش مثقالــــــــــــــــی است!

دل خوش سیـــــــــــــــــــــری چند ؟؟؟؟

صبـــــــــــــــــر کن سهـــــــــــــــراب...!

قایقت جـــــــــــــــا دارد ؟؟



سه شنبه 21 شهريور 1391برچسب:جملات عاشقانه-عاشقانه ها,عشق و عاشقی, :: 20:53 ::  نويسنده : هستی خسروی       

تصاویر زیبای عاشقانه با متن های عاشقانه



سه شنبه 21 شهريور 1391برچسب:جملات عاشقانه-عاشقانه ها,عشق و عاشقی, :: 20:50 ::  نويسنده : هستی خسروی       

می گفت پای رفتن ندارم؛ راست می گفت با سر رفت…

 عکس   تصاویر: احساسی, عاشقانه, رمانتیک



سه شنبه 21 شهريور 1391برچسب:, :: 20:47 ::  نويسنده : هستی خسروی       

از حساب و کتاب بازار عشق هیچگاه سر در نیاوردم
و هنوز نمی دانم چگونه می شود هربار که تو بی دلیل ترکم می کنی
من بدهکارت می شوم

 عکس   تصاویر: احساسی, عاشقانه, رمانتیک



سه شنبه 21 شهريور 1391برچسب:جملات عاشقانه-عاشقانه ها,عشق و عاشقی, :: 12:1 ::  نويسنده : هستی خسروی       

توبرو........
مطمئن باش و برو......
ضربه ات کاری بود.........
دل من سخت شکست ......
وچه زشت.......
به منو سادگی ام خندیدی..........
به منو عشقی پاک که پر ازیاد تو بود......
وبه یک قلب یتیم که خیالم می گفت......
تا ابد مال تو بود.............
برو تاراحت تر...........
تکه های دل خود راآرام........

سرهم بگذارم وبه هم بند زنم.......



سه شنبه 21 شهريور 1391برچسب:جملات عاشقانه-عاشقانه ها,عشق و عاشقی, :: 11:57 ::  نويسنده : هستی خسروی       

اصلا چرا دروغ، همین پیش پای تو

                      گفتم که یک غزل بنویسم برای تو

احساس می کنم که کمی پیرتر شدم

                      احساس می کنم که شدم مبتلای تو

برگرد و هر چقدر دلت خواست بد بگو

                      دل می دهم دوباره به طعم صدای تو

از قول من بگو به دلت نرم تر شود

                      بی فایده ست این همه دوری ، فدای تو!

دریای من ! به ابر سپـردم بیـاورد :

                       یک آسمان ، بهانه ی باران برای تو

ناقابل است ، بیشتر از این نداشتم

                       رخصت بده نفس بکشم در هوای تو



یک شنبه 19 شهريور 1391برچسب:جملات عاشقانه-عاشقانه ها,عشق و عاشقی, :: 23:33 ::  نويسنده : هستی خسروی       


من صبورم اما ...

به خدا دست خودم نیست اگر می رنجم

یا اگر شادی زیبای تو را ، به غم غربت چشمان خود می بندم

من صبورم اما ...

چقدر با همه ی عاشقیم محزونم ! و به یاد همه ی خاطره های گل سرخ

مثل یک شبنم افتاده ز غم مغمومم

من صبورم اما ...

بی دلیل از قفس کهنه شب می ترسم

بی دلیل از همه تیرگی تلخ غروب و چراغی که تو را از شب متروک دلم دور کند می ترسم

من صبورم اما ...

آه ... این بغض گران صبر چه میداند چیست



یک شنبه 19 شهريور 1391برچسب:جملات عاشقانه-عاشقانه ها,عشق و عاشقی, :: 19:52 ::  نويسنده : هستی خسروی       

فراموش کردنت اصلا کار سختی نیست

کافیست چشم هایم را ببندم

داراز بکشم و دیگر نفس نکشم......



یک شنبه 19 شهريور 1391برچسب:جملات عاشقانه-عاشقانه ها,عشق و عاشقی, :: 19:40 ::  نويسنده : هستی خسروی       

گفت:اينقدر سيگار نكش ميميري. . .

گفتم:اگه نكشم ميميرم. . .

گفت:اگه بكشي با درد ميميري. . .

گفتم:اگه نكشم از درد ميميرم. . .

گفت:هواي دودي جلوي درد رو نميگيره. . .

گفتم:هواي صاف جلوي مرگو ميگيره؟. . .

يه كم نگاهم كرد و گفت:بكش.

 



یک شنبه 19 شهريور 1391برچسب:, :: 19:32 ::  نويسنده : هستی خسروی       

نشستمـ ...

خَسته شُدمـ ...

دیگـــر قایق نمے ـسازمـ ...

پُشت دریاها هَر خبرے کـه مے ـخواهـــَد باشد باشد ...

وَقتے از تو خبرے نیس ... قایق مے ـخواهمـ چـه کار... !!!

مــَرا همین جزیره ے کوچک تنهایـے هایَمـ بَس است ..

عكس جدايي و دلتنگي



یک شنبه 19 شهريور 1391برچسب:جملات عاشقانه-عاشقانه ها,عشق و عاشقی, :: 19:32 ::  نويسنده : هستی خسروی       

دلم با تو بود

تو ولی سرد شدی

آنقدر سرد که به ناچار گرمایم را به تو بخشیدم

و تو به من تهمت سرد شدن زدی …



یک شنبه 19 شهريور 1391برچسب:جملات عاشقانه-عاشقانه ها,عشق و عاشقی, :: 19:27 ::  نويسنده : هستی خسروی       

می روم اما بدان یک سنگ هم خواهد شکست

آنچـــــنان که تارو پود قلب من از هــــم گسست

می روم با زخم هـــــایی مانده از یک سال سرد

آن همه برفی که آمـــــد آشـــــــیانم را شکست

می روم اما نگویــــــــی بی وفــــــا بود و نمــــاند

از هجوم سایه هــــا دیگر نگــــــاهم خسته است

راســــــتی : یادت بمــــــــاند از گـناه چشم تو

تاول غــــــربت به روی باغ احســــــاسم نشست

طـــــــرح ویران کـــردنم اما عجیب و ســــــاده بود

روی جلد خاطــــراتم دست طوفــــــان نقش بست



یک شنبه 19 شهريور 1391برچسب:جملات عاشقانه-عاشقانه ها,عشق و عاشقی, :: 19:23 ::  نويسنده : هستی خسروی       

کاش بیایی که دیگر با اشک چشمانم ننویسم
کاش بیایی که دیگر اشک بر چشمانم جاری نشود
کاش بیایی که دیگر بودنت رویا نباشد
کاش بیایی که دیگر به عکست خیره نمانم
کاش بیایی که دیگر این ای کاش ها نباشد
کاش بیایی که اشک هایم را ببینی
کاش بیایی که تنهایی ام را ببینی
کاش بیایی که چشم به راه بودن هایم را ببینی
کاش بیایی که این ای کاش ها نباشد
کاش بیایی
................................



یک شنبه 19 شهريور 1391برچسب:, :: 19:20 ::  نويسنده : هستی خسروی       

رفتی؟


بسلامت!


من خدا نیستم که بگویم صد بار اگر توبه شکستی بازآی.


آنکه رفت به حرمت آنچه با خود میبرد حق بازگشت ندارد!


رفتنت مردانه نبود لااقل مرد باش و برنگرد



جمعه 17 شهريور 1391برچسب:, :: 18:11 ::  نويسنده : هستی خسروی       

براي ديدن ادامه عكسها و دانلود روي اين عكس كليك كنيد

تازه میفهمم بازی های کودکانه حکمت داشت

...زوووووو

تمرین همین روزهای نفس گیر بود

 



جمعه 17 شهريور 1391برچسب:, :: 17:47 ::  نويسنده : هستی خسروی       

من رفتـــــــــــم ...

و تو فقط گفتــــــــــی :

برو به ........... !

...

مدت هـــــــــاست که بی تابم

بی تاب بازگشت و کلام آخــــــــــر َت

راستــــــــــی ...

" به سلامت"
بود ...

یــــــــا

" به جهنــــــــــم "




جمعه 17 شهريور 1391برچسب:, :: 17:44 ::  نويسنده : هستی خسروی       

خدایا دیدی؟
کلی باران فرستادی تا لکه ها رو بشوری.........من که گفته بودم لکه نیست زخم است



جمعه 17 شهريور 1391برچسب:, :: 17:42 ::  نويسنده : هستی خسروی       

کسی که نشسته است همیشه خسته نیست …

شاید جایی برای رفتن نداشته باشد …!



جمعه 17 شهريور 1391برچسب:, :: 17:33 ::  نويسنده : هستی خسروی       

فاجعــــه یعنى...

آنقدر در تو غــرق شـــده ام

که از تلاقـــى نگاهـــم بادیگرى

احســـاس خیانــت میـــکنم!!!

عشـــق یعنى همین



جمعه 17 شهريور 1391برچسب:, :: 17:30 ::  نويسنده : هستی خسروی       

هیچ حسرتی در هیچ جای دیا انچنین جمع نمیشود که در این سه کلمه جمع شده:

                                              او دوستم ندارد.......                                                        



پنج شنبه 16 شهريور 1391برچسب:, :: 20:20 ::  نويسنده : هستی خسروی       

 
متن های زیبا, جملات کوتاه عاشقانه
 
این روزها من
خدای سکوت شده ام
خفقان گرفته ام تا
آرامش اهالی دنیا
خط خطی نشود...
اینجا زمین است
اینجا زمین است رسم آدمهایش عجیب است
اینجا گم که میشوی
بجای اینکه دنبالت بگردنن
فراموشت میکندد.........
 
متن های زیبا, جملات کوتاه عاشقانه
 
 جملات عاشقانه, متن های زیبا



پنج شنبه 16 شهريور 1391برچسب:, :: 20:16 ::  نويسنده : هستی خسروی       

دوستت دارم

در این شهر پراز صدای پای مردمانی ست

که همچنان که تورا میبوسند..

در ذهن طناب دار تورا میبافند

مردمانی که صادقانه دروغ میگویند

و عاشقانه خیانت میکنند

در این شهر هر چه تنها تر باشی پیروز تری....

 



پنج شنبه 16 شهريور 1391برچسب:, :: 19:57 ::  نويسنده : هستی خسروی       

" بند بند وجودمــــ ـــ ـ ..

بـه بند بند وجود تــو بستــه استـــــ ــــ ـ

با این همه بنــد

چه قـــــ ـــ ـدر از هم دوریـــــــ ــــ ـم" ..